بازخوانی خط میخی

2 703

سهم کارستن نیبور در بازخوانی خط میخی
تاکارستن نیبور، جهانگرد آلمانی که درسال 1764 از ایران دیدن کرد، ده ها اروپایی دیگر به ایران سفر کردند و هر کدام به وسعت میدان دید خود سفرنامه ای از خود به یادگار گذاشتند، اما دستاورد هیچ یک از آنها به اندازه نیبور نبود. نیبور از بوشهر وارد خشکی ایران شد و به جای استفاده از راه معمول از بیراهه ای بزرگ به شیراز رفت و پس از چند روز اقامت در شیراز راهی تخت جمشید شد و پس از نسخه برداری از نبشته ها و نگاره ها دوباره به بوشهر بازگشت و ایران را از جزیره خارک ترک گفت.او نخستین کسی بود که تخت جمشید را با وسواس فراوان بررسی کرد. خود او در سفرنامه خود خیلی آگاهانه می نویسد:

«دلم می خواهد در آینده وقتی یک اروپایی از تخت جمشید دیدن می کند، از سنگ نبشته های زیادی که در این جا وجود دارد رونبشت تهیه کند و این رونبشت ها طوری باشند که آدمی بتواند، مانند خود سنگ نبشته ها در رونوبشت ها هم یک یک حرف ها را از یکدیگر تشخیص دهد. نه کِمپفِر نه شاردن و نه دوبرین، و نه هیچ سیاح دیگری تاکنون به خواندن سنگ نبشته ها پرداخته است».

دوبروین ، جهانگرد هلندی، ماه ها کوشیده بود تا بتواند همراه خود تصویر بهتری از تخت جمشید به اروپا ببرد، اما نتوانسته بود با کار خود نقطه آغازی علمی و دقیق را به دست دهد. استرویز، دیگر سیاح هلندی، با تمام وعده هایی که در کتابش درباره صحت و دقت گزارش هایش داده بود، کاخ داریوش را در تخت جمشید با گنبد و آرایش های اسلامی رسم کرده بود.

اما کارستن نیبور ریاضی دان، که نجوم و مساحی نیز می دانست، با هوشیاری توانست به تنهایی نخستین گزارش باستان شناسانه، دقیق و علمی درباره تخت جمشید را در اختیار جامعه دانشگاهی اروپا قراردهد. به سبب همین هوشیاری و دقت نیبور بود که 38 سال بعد، در سال 1802، برای نخستین بار نشان هایی از خط میخی خوانده شد و راه برای خوانا شدن دیگر نشان های این خط هموار شد و چون بیشتر سنگ نبشته های شاهان هخامنشی سه زبانه بودند، به کمک خط میخی باستان خط های بابلی و ایلامی و به دنبال آنها دیگر خط های میخی منطقه نیز خوانده شدند.

تا خوانده شدن خط های میخی جز گزارش های مورخان یونان و روم، تقریباً چیزی از تاریخ پیش از اسلام ایران و غرب آسیا روشن نبود. بنابراین در نتیجه بررسی های نیبور تاریخ پیش از اسلام منطقه به طور جدی به روشنایی تاریخ کشانده شد. افزون بر پر شدن جای حفرهای تاریخی، طرح های بسیار خوبی که نیبور از گوشه و کنار تخت جمشید تهیه کرده بود زمینه خوبی شد برای باستان شناسانی که پس از نیبور به ایران آمدند و به کاوش پرداختند.

کارستن نیبور ضمن این که با سفر خود به ایران توشه ای برای کاوشگران پس از خود تأمین کرد، خود نیز با تیزهوشی به چهار نکته بسیار مهم و جالب توجه پی برد:

1. خط میخی کنده شده در سنگ های تخت جمشید دارای سه شیوه نگارش و به عبارت دیگر به سه خط گوناگون اند:
«جالب توجه است که الفبای هر یک از این سه سنگ نبشته مخصوص خود سنگ نبشته است».
منظور از این خط، خط های میخی فارسی باستان، ایلامی و بابلی بود.

2.خط میخی فارسی باستان خط الفبایی است.
«من حرف هایی را که در الفبا بیش از همه حروف استعمال شده اند در شکل 10 جمع کرده ام این حرف ها بیشتر از 42 حرف نبودند».
می دانیم که خط میخی فارسی باستان را با نشان های الفبایی ـ هجایی می نوشتند. کمی پایین تر درباره 42 حرف کارستن نیبور خواهیم نوشت.

3. خط میخی فارسی باستان از چپ به راست نوشته می شود:
«وقتی مشغول بررسی این نبشته ها بودم، متوجه شدم دو حرفی که در درگاهی در آخر سطر سوم قرار دارند، در درگاهی دیگر در اول خط چهارم قرار گرفته اند. به این ترتیب دانشمندانی که به خود زحمت تحمل خواندن این سنگ نبشته ها را می دهند، می توانند مطمئن باشند که این خط مانند خط اروپایی ها از چپ به راست نوشته شده است.

امروز می دانیم که خط میخی فارسی باستان از راست به چپ نوشته می شود.
نبشته های میخی تخت جمشید و نقش رستم قدیم تر از دیگر خط هایی اند که طی قرن ها بر دیوارهای سنگی تخت جمشید و نقش رستم کنده شده اند:

«اگر همه رونبشت هایی را که من از سنگ نبشته های تخت جمشید و نقش رستم تهیه کرده ام با همدیگر مقایسه کنیم، می بینیم که در هیچ جای دنیا نمی توانیم این همه خط و الفبای گوناگون را در یک جا پیدا کنیم. سنگ نبشته هایی که در شکل های 11 و 18 نشان داده شده اند بدون شک قدیم تر از همه نوشته هایند و عمر آنها با عمر تخت جمشید یکی است. زیرا همه این سنگ نبشته ها در جاهای راحتی، اغلب در میان پیکرکنده ها و نگاره ها، قرار دارند و برای آنها جای مخصوصی در نظر گرفته شده است. دانشمندان این نبشته ها را، با توجه به رونبشت های سیاحان پیشین، هیروگلیف تشخیص داده اند، اما به طوری که پیش تر اشاره شد این سنگ نبشته ها دارای سه الفبای گوناگون اند… آیا این خط همان آشوری باستان نیست….».

نیبور ضمن بررسی های خود در تخت جمشید و نقش رستم، علاوه بر خط های میخی فارسی باستان، ایلامی و بابلی، از سنگ نبشته های خط پهلوی اشکانی، خط پهلوی ساسانی، خط یونانی ، کوفی عربی، خط ساده عربی و خط فارسی کنده شده بر سنگ های تخت جمشید و نقش رستم نیز رونبشت تهیه کرد.با این که امروز قدیم بودن خط های میخی بر دیگر خط های موجود در تخت جمشید و نقش رستم امری بدیهی است، توجه هوشمندانه نیبور که بیگانه با منطقه و باه مه این خط ها بود شگفت انگیز است.
الفبایی که نیبور با استفاده از رونبشت های پنج سنگ نبشته ای که به خط میخی فارسی باستان تهیه کرده بود، استخراج کرد، از نظر تدوین تاریخ خط میخی فارسی باستان بسیار سودمند است. البته بدیهی است که نیبور خود ناتوان از خواندن این الفبا بود. او با فراهم آوردن این الفبا تنها خواسته است تا جایی که می تواند در هموار کردن راه آیندگان سهم بیشتری داشته باشد.ما در اینجا نقل دوباره الفبای نیبور، نام هر یک از حرف ها یا به عبارتی نشان ها را نیز می آوریم؛ یک بار به خط نیبور و بدون معادل الفبایی نشان ها و یک بار هم مجموع نشان ها با معادل الفبای آنها .

5 1 رای
رأی دهی به این نوشته
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
1
0
اندیشه خود را به یادگار بگذارید!x