زندگینامه شاپور اول ساسانی
شاپور اول دومین شاه ساسانی وی پسر اردشیر بابکان و مورود بانو بود. شاپور به چم (معنی) پسر شاه است . در واقع پادشاهی شاپور یکم از اواخر پادشاهی پدرش آغاز شد چرا که اردشیر بابکان پس از فتح هترا پادشاهی را به پسر واگذاشت و خود به دلیل کهولت از پادشاهی کناره گرفت. شاپور در حدود سال ۲۰۰ میلادی به زاده شد و هنگام آغاز شهریاری بیش از 40 سال از عمرش گذشته بود و به نوعی پادشاهی با تجربه بود.
پادشاهی شاپور یکم
شاپور یکم با اینکه شاهنشاه رسمی و قانونی ایران بود ولی به احترام پدر هیچگاه تاجگذاری نکرد و تنها زمانی تاجگذاری کرد که پدرش یعنی اردشیر بابکان درگذشته بود. در آغاز، شاپور اول با شورش و طغیان شهر حران(شهری در بین النهرین) و ارمنستان رو به رو گردید. آشوب ارمنستان بنا به رشادت سپاهیان ایران به ویژه سواران سبک اسلحه سپاه ساسانی، به زودی فرو نشانده شد. ولی شهر حران از آن جایی که شهری مستحکم بود و با دارا بودن برج و باروی سنگی و مستحکم به سختی در برابر شاه جدید پایداری کرد، به طوری که شاپور از گرفتن آن شهر مستحکم نومید گشت. اما در این میان بروز یک اتفاق موجب سقوط شهر شد و اما داستان سقوط؛ دختر فرمانروای حران که شدیدا به شاپور علاقه مند و دلبسته بود، پیغام فرستاد که چنانچه شاهنشاه ایران او را به همسری خود در آورد، حاضر است که دروازه های شهر حران را به روی ارتش ایران بگشاید. شاپور این شرط را پذیرفت. دختر به پدر خویش خیانت ورزید و شهر را به پادشاه ایران تسلیم کرد ولی درستی این مطلب دقیق نیست ولی چیزی که مشخص است این بوده است که شهر به دست ارتش ایران سقوط کرده است.
شاپور اول و امپراتور روم، جنگ شاپور یکم با دشمنان نیرومند
⦁ نخستین نبرد شاپور اول با رومیان
در آغاز پادشاهی شاپور اول، در امپراتوری روم اغتشاشاتی به وقوع پیوست که باعث ضعف آن دولت را فراهم آورده و شاهنشاه ساسانی با استفاده از همین اتفاقات با امپراتوری روم وارد جنگ شد و شاپور اول با سپاهی بزرگ مرکب از سواران و پیادگان پارسی راهی جنگ با روم شد. رشته جنگ های سختی که سه سال به طول انجامید. از سال 241 تا 244.
فتح انطاکیه در زمان شاپور اول ساسانی
شاپور در سال 241 میلادی پس از تجهیز ارتش ایران در ابتدا به سمت بین النهرین حرکت کرد و نخست سپاه ایران را به سوی شهر نصیبین راند چرا که این شهر در آن دوران بسیار مهم بوده و از اهمیت سوق الجیشی خاصی برخوردار بود و وقتی بدان حوالی رسید ساخلوی شهر که در خود یارای مقابله با ارتش نیرومند ساسانی را در خود نمی دید به داخل شهر پناه بردن و حصاری شدند. ولی شاپور در اندک زمانی توانست آن را به تصرف در آورد. شاپور اول پس فراغت از کار نصیبین به سوی دریای باستانی مدیترانه راند و شهر انطاکیه را فتح کرد.
حرکت ارتش اصلی روم به سوی ایرانیان
هم زمان با این پیروزی ها، اوضاع داخلی روم بهبود یافته و شکل بهتری به خود گرفت، گردیانوس به امپراتوری رسید و او توانست به اوضاع داخلی روم سر و سامان بدهد و سپس ارتش روم را به دست آوردن ایالت های از دست رفته بسیج کرد و به سوی شاپور و ارتش ایران تاخت. دو سپاه قدرتمند در شامات به یکدیگر رسیدند و جنگ وحشیانه ای آغاز گردید ولی ارتش سپاه ایران شکست خورده و تصمیم بر این شد که سپاه به سوی شرق عقب نشینی کند. امپراتور روم به تعقیب سپاه شکست خوردۀ ایرانی پرداخت. امپراتور روم گردیَن یا گردیانوس از فرات گذشت و نصیبین را از چنگ ایرانیان در آورد و رود دجله را پشت سر گذاشت و تا جایی پیش رفتند که حصار ها و برج و باروی شهر تیسفون پایتخت ایران دیده می شد. اما به هنگام محاصرۀ شهر توسط سپاهیان رومی که بر وی شوریده بودند، کشته شد.
فیلیپ عرب امپراتور روم شد
پس از گردیانوس ، سنای روم فیلیپ عرب به امپراتوری انتخاب کرد. وی که از سختی جنگ با ارتش ایران آگاه بود، صلاح کار را در صلح با ایران دید و مصالحه نامه ای را امضاء کرد که به موجب آن تصرف تمام شهر و دژ های جنگی بین النهرین و ارمنستان توسط پادشاه ایران به رسمیت شناخته شد و پرداخت غرامت هنگفتی از سوی امپراتوری روم تعهد و تقبل گردید.
جنگ شاپور با یاغیان داخلی
شاپور اول در نخستین سال پادشاهی خود ابتدا با خوارزمیان و سپس با مادی های کوهستانی جنگید و آنان را به سختی شکست داد و سپس آهنگ جنگ گیلک ها و دیلمی ها و اهالی گرگان که بر ضد دولت مرکزی شورش کرده بودند، کرد. که در کوهستان های دور دست کنارۀ دریای مازندران سکنی داشتند. به سبب مندرجات کتاب جغرافیایی”شهرستان های ایرانشهر” که به خط پهلوی نوشته شده است، شاپور اول در خراسان بزرگ یک پادشاه تورانی به نام “پهلیزک” را شکست داد. وی در محل وقوع جنگ مزبور شهر نیوشاپور (نیشابور امروزی) را بنا نهاد که فرمانروای ولایت اپر شهر یعنی ناحیۀ اپرِن ها شد که طایفۀ چادر نشینی از قوم داهه بودند. شاپور پس از این پیروزی های آسان در سنگنبشته های خود لقب شاهنشاه ایران و انیران یعنی پادشاه ایران و غیر ایرانیان را در مورد خود به کار برده است.
دومین جنگ شاپور با رومیان
⦁چیرگی شاپور یکم بر والرین
دورۀ دوم جنگ های ایران و روم دو سال یعنی از سال ۳۵۸ تا ۳۶۰ میلادی به طول انجامید. در این نبرد، شاپور به همان روال نخستین جنگ با رومیان، از فرات گذشت و انطاکیه را به تصرف در آورد. هنگامی که والرین امپراتور روم از این پیشامد آگاهی یافت، با لشکری بزرگ آهنگ آسیای صغیر کرد، و توانست انطاکیه را باز پس گیرد و در تعقیب سپاهیان ایران (یا روش و نقشه سپاه ایران) به رود ارس یعنی مرکز گردهمایی آنان رسید. والرین و ارتش بزرگ روم بدون اینکه به آن محل آشنایی داشته باشند و به خیال خود که ارتش ایران را شکست داده اند پیش می رفتند و شاپور سپاه روم را در در میان دو تیغ (حالت محاصره) قرار داد. طوری که سپاه روم هیچ راه فراری نداشت.
در جنگی که درگرفت والرین اسیر گشت و ارتش روم هم به سختی در شکست خورده و همه سپاه روم یا کشته یا اسیر شدند. مورخان ایتالیایی این حادثه را نتیجۀ خیانت یکی از افسران سپاه والرین موسوم به ماکریانوس می دانستند که می خواست مقام امپراتوری روم را از آن خود کند. اما این گفته باور کردنی نیست و بوی تعصب از آن به مشام می رسد و آنان می خواستند که بر پیروزی بزرگ ایران بر ارتش روم خدشه ای وارد کنند. نکته ای که مسلم است آن که گرفتاری و اسارت و در هم شکسته شدن نیروهای وی توسط شاپور اول، به موجب ازدیاد شوکت و عظمت امپراتوری نو بنیاد ساسانی در انظار مردم جهان آن دوران گردید.
بنا به نوشتۀ مورخان غربی، شاپور اول با والرین با خشونت رفتار کرده و شکنجه را دربارۀ وی روا داشت. اما مورخان و پژوهشگران امروز بر آنند که این روایت ساخته و پرداختۀ مورخان غربی است که با ایران و ایرانی دشمنی داشتند و می خواستند با انتشار این گونه گفته ها، ایرانیان را که بسیار جوانمرد بودند را در انظار مردم کوچک سازند.
اظهارات یوستی پژوهشگر درباره پیروزی شاهپور یکم
یکی از طرفداران اخیر، یوستی پژوهشگر معروف است که پس از رد اتهامات گفته شده بر شمرد: شاپور از وجود اسیران رومی در بنای پل شوشتر و بند شادروان استفاده کرده است. شاپور پس از اسارت والرین، یکی از بزرگان انطاکیه به نام سیریادیس را به امپراتوری روم انتخاب کرد. سپس از رود فرات گذشت و در آسیای صغیر به پیشروی های نمایانی نائل آمد، شهر مهم قیصریه مازاکا در کاپادوکیه را متصرف شد و چون از کار کاپادوکیه و سرزمین های دیگر آسیای صغیر فراغت یافت، در صدد فتح شهر پالمیر(شهری در سوریۀ امروزی) بر آمد. پالمیر که بر سر راه بین النهرین یه دمشق قرار داشت، بدست هادریان امپراتور روم بنا شده بود و همین موقعیت جغرافیایی، موجب گسترش بازرگانی آن سرزمین گردیده بود. بازرگانان کالا های خود را در شهر پالمیر متمرکز ساخته از آنجا به نقاط مختلف بازارهای شرق می فرستادند.
هنگامی که شاپور عازم سزمین های شامات (سوریه امروزی)بود، اُدناتوس سلطان شهر پالمیر هدایای گرانبهایی نزد او فرستاد. اما به طوری که آورده اند، پادشاه ساسانی پیشکشهای وی را به دلایل نامعلومی نپذیرفت. این کار شاهنشاه بر اُدناتوس گران آمد و هنگامی که شاپور پس از جنگ با رومیان از راه آسیای صغیر به ایران زمین باز می گشت، گروهی از عربان بیابان نشین به فرمان اُدناتوس بارو بنۀ سپاه ایران را در بیابان های شامات غارت کردند و سپاهیان ایران بدون آذوقه و با تحمل تشنگی و گرسنگی فراوان و دادن تلفات به ایران بازگشتند.
علاوه بر آن، اُدناتوس به تعقیب سپاه خسته ایران شتافت، تیسفون را به محاصره در آورد، پس از آن که آسیب های بسیاری به شهر تیسفون وارد آورد، بیشتر شهرهای شامات را از فرمانروایان ایرانی گرفت، با گالینوس پسر والرین، که به امپراتوری روم رسیده بود، متحد شد و امپراتوری روم وی را به اوگوست ملقب ساخت. دیری نپایید که اُدناتوس کشته شد و دخترش وی ملکۀ زنوبیا که پس از او به پالمیر رسیده بود، برای حفظ کشور خویش در برابر خطر هایی که ممکن بود از سوی ایران بر آن وارد آید، صلاح کار خویش را در دوستی با ایران دید. اما این تصمیم برای زنوبیا سودی به بار نیاورد؛ اوره لین امپراتور جدید او را اسیر کرد و به روم برد.
سنگ نوشته شاپور یکم در کعبه زرتشت
کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت بر روی دیوار ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم در شهر مرودشت، شهری در نزدیکی های شیراز نوشته شدهاست. ساختمان کعبه به صورت شکل مکعب است و بر سه ضلع آن به سه خط پارسی میانه، زبان پارتی و زبان یونانی کتیبههایی نوشته شده است.
این کتیبه دارای سه قسمت است. ۱. مقدمه ۲. متن اصلی ۳. خاتمهٔ کتیبه.
مقدمه: معرفی شاهنشاه شاپور یکم و نام نسب اوست.
متن اصلی: خود دارای چند بخش است:
ذکر ساتراپی های کشور
توضیح نخستین لشکرکشی شاپور اول ضد گردیانوس سوم امپراتور روم و از میان رفتن قیصر و جانشین شدن فیلیپ عرب و پذیرفتن فیلیپ پرداخت خراج به ایران.
دومین لشکرکشی شاپور. در این قسما شاپور سرزمینهای تصرف شده، توسط ارتش ایران را نام میبرد.
خاتمهٔ کتیبه: تاکید بر این که شاپور این سرزمینها را به یاری ایزدان بهدست آورده و مرز های مشرق زمین ایران که شامل سرزمین های کاشغر تاشکند و شهر مرو بوده است و به نسل های آینده توصیه کرده است که در کارهای نیک و امور خیریه تلاش کنند.
⦁ پیدایش مانی و نوشتن کتاب شاپورگان برای شاهنشاه شاپور یکم
در دوران سلطنت شاپور اول، مانی ادعای پیغمبری کرد و مذهب جدیدی را که از اختلاط سایر ادیان و مذاهب فراهم ساخته بود عرضه داشت و این مذهب در شرق و غرب دنیای آن روز انتشار یافت. مانی از نجبای ایران بود. دعوت مانی از آغاز پیشرفت عظیم داشت. گویا مانی از هنگام پادشاهی اردشیر مورد توجه شاپور بوده بود. بنا به روایات دیگر دوتن از برادران شاپور یکم به او گرویده بودند. در آغاز شاپور نسبت به مانی ابراز همدلی و یاری میکند و به همین سبب مانی یکی از کتابهای خود را به افتخار شاپور، شاپورگان مینامد. به گفته یعقوبی این ارتباط ده سال دوام مییابد ولی پس از آن مانی مغضوب شده از کشور اخراج میشود و به مدت ده سال در مناطق آسیای مرکزی و هندوستان سرگردان میشود. در زمان بهرام یکم ساسانی، مانی کشته می شود و تن وی بر دروازۀ گندی شاپور آویزان میگردد.
سکه های شاپور اول ساسانی
روی سکه شاپور یکم طرح نیم تنه شاه با تاج کنگرهداری که بالای آن نقش کروی شکل نظیر تاجی که در نقش رستم روی سر شاهنشاه نقش شده، به چشم می خورد و نوشته روی آن دو واژه است. «شاه پهریزدانی، خدایگان شاپور» مربوط به زمان ولایتعهدی و دیگری در زمان پادشاهی اش، بدین معنی «مزدیسن شاهپوهر ملکان ملکا ایران مینوچیتری من یزدان» و در برخی از سکههای بهرام دوم، نقش ملکه و ولیعهد که تاجی در دست دارد به چشم میخورد. سکه شاپور یکم، کمیاب و نقش تاجش با سه ردیف مروارید تزیین شده است.
شاپور اول در شاهنامه
شاپور اول چه اقداماتی انجام داد
بناهای شهرهای بسیار از جمله شر شاپور در نزدیکی کازرون پارس و گندی شاپور(جندی شاپور) ، بین شوشتر و دزفول خوزستان و نیشابور در خراسان را به این پادشاه منسوب دانسته اند. چنانچه اشاره رفت، شاپور اول سد شادروان را بر روی کارون نیز بنا نهاد. بنا به گفتۀ مورخان ارمنی، شاپور پسر خود مهران را به حکومت گرجستان برگماشت و وی در آنجا سلسلۀ پادشاهان خسروی را بنیاد نهاد.
سر انجام کار دومین شهریار ساسانی
شاپور اول یکی از بزرگ ترین شاهان دودمان ساسانی بود . او پادشاهی با اراده و با تدبیر بود. مدت پادشاهی او 31 سال بود و او در سال 272 میلادی زندگی را بدرود گفت. به گفته فردوسی شاپور در 30 سال و دوماهگی پادشاهی خود هرمز (هرمز یکم) پسرش را فراخواند و به وی پند و اندرز فراوان داد و پس از آن صورتش به زردی گرایید و بدرود زندگی گفت.
سرچشمه
شاهنامه
ویل دورانت