دری په تیس ، یک شاهدخت هخامنشی و دختر داریوش سوم و استاتیرای دوم بود . وی در میانه سال های ۳۵۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد در پارس چشم به جهان گشود .
او از دودمان هخامنشیان و دارای دین و مذهب مزدیسنا بود.
دری په تیس بعد از شکست پدرش در نبرد ایسوس ، به اسارت سپاهیان مقدونی درآمد و در مراسم ازدواج دسته جمعی شوش با هفستیون ، دوست صمیمی و سردار اسکندر مقدونی ، پیمان زناشویی بست .
گفته شده وی سرانجام به همراه خواهرش استاتیرا ، به وسیله روشنک همسر اسکندر کشته شد .
« اسارت و ازدواج »
داریوش سوم در زمان لشکرکشی علیه اسکندر مقدونی ، پسرش اوخوس ، دخترانش دری په تیس و استاتیرا ، همسرش استاتیرای دوم و مادرش سی سی گامبیس را به همراه داشت . داریوش در پی شکست در نبرد ایسوس در سال ۳۳۳ پیش از میلاد ، گریخت و خانواده اش به اسارت سپاهیان مقدونی درآمدند . داریوش بعد از این شکست خواستار صلح با اسکندر شد و شرایط صلح ، پرداخت غرامت از طرف ایران و ازدواج با خانوادهٔ سلطنتی ایران و واگذاری آسیای صغیر به اسکندر بود و در ازای این گذشت ها از اسکندر خواسته شده بود که خانوادهٔ داریوش را بازگرداند . اما اسکندر این شرایط را قبول نکرد .
اسکندر در سال ۳۳۱ دری په تیس و خواهرش استاتیرا را در شوش نگه داشت تا زبان یونانی را بیاموزند . اسکندر تلاش میکرد جهت به وجود آوردن دوستی میان ایرانیان و مقدونی ها که قوام امپراتوری نو بنیاد او جز بر اساس آن استوار نمی شد ، طرحی تازه بریزد . وی از این رو در بهار ۳۲۴ پیش از میلاد در مهمانی باشکوهی به نام ازدواج دسته جمعی شوش به همراه هشتاد تن از افسران و سرداران خویش با زنان پارسی پیمان زناشویی بست . خود اسکندر با استاتیرا ، خواهر بزرگتر دری په تیس ، و نزدیکترین دوست و سردارش هفستیون با دری په تیس وصلت کرد . دری په تیس کمی بعد در پاییز همان سال با مرگ هفستیون به علت بیماری در هگمتانه ، بیوه شد .
« مرگ دری په تیس »
بسیاری از تاریخ نویسان گزارش پلوتارک را قبول کرده اند که دری په تیس در سال ۳۲۳ پیش از میلاد در کنار خواهرش استاتیرا کشته شد . اسکندر در همان سال از دنیا رفته بود و روشنک ، بیوه دیگرش ، می خواست رقبای احتمالی خود را کنار بگذارد .
با این وجود الیزابت دونلی کارنی ادعا می کند که دری په تیس به وسیله روشنک کشته نشده است چرا که وی از اسکندر فرزندی به دنیا نیاورده بود و به همین خاطر تهدید چندانی برای موقعیت روشنک به حساب نمی آمد . وی به جای آن باور دارد که روشنک پروشات ( دختر اردشیر سوم ) را که دیگر همسر اسکندر بود ، کشت .