سی سی گامبیس ملکه مادر هخامنشی ، دختر اردشیر دوم و مادر داریوش سوم بود . وی از دودمان هخامنشی و دارای دین و مذهب مزدیسنا بود .
دوران سلطنت او در نبرد های اسکندر مقدونی خاتمه یافت . وی بعد از اینکه در نبرد ایسوس به وسیله سپاهیان اسکندر اسیر شد ، مورد احترام اسکندر قرار
گرفت و اسکندر از او به عنوان « مادر » یاد کرد .
او همسر آرشام و صاحب دو فرزند با نام های داریوش و هوخشدره و احتمالاً استاتیرای دوم بود .
« اوایل زندگی »
سی سی گامبیس ممکن است دختر شاهنشاه اردشیر دوم یا احتمالاً برادرش اوستن باشد . اگر دومی صحیح باشد ، او با برادر خود آرشام پیمان زناشویی بسته است ، که این در ایران باستان هخامنشی کمی غیر منطقی است . احتمال دیگر این است که او دختر یکی از بزرگان اوکسیان بوده است .
« حمله اسکندر »
سپاه داریوش در جنگ ایسوس در سال ۳۳۳ پیش از میلاد ، به وسیله اسکندر مقدونی نابود و سرنگون شد و شاهنشاه از میدان نبرد فرار کرد اما چادر های وی ، همراه با غنائم فراوان به تصرف ارتش اسکندر درآمد . در یکی از این چادر ها خانوادهٔ داریوش شامل سی سی گامبیس و استاتیرای دوم ، همسر داریوش ، و فرزندان داریوش شامل استاتیرای سوم دختر داریوش ، دریپهتیس ، دختر کوچک او و پسر پنج ساله اش همگی اسیر شدند . داریوش بعد از این شکست خواستار صلح با اسکندر شد و شرایط صلح ، پرداخت غرامت از طرف ایران و ازدواج با خانوادهٔ سلطنتی ایران و واگذاری آسیای صغیر به اسکندر بود و در ازای این گذشت ها از اسکندر خواسته شده بود که خانوادهٔ داریوش را بازگرداند . اما اسکندر این شرایط را قبول نکرد .
گرچه او خانواده داریوش را گروگان گرفت اما با کمال وقار با آن ها برخورد کرد ، در حالی که دیگر فاتحان حداقل دست اسیران را قطع می کردند . زمانی که اسکندر و نزدیک ترین دوست خود هفستیون با هم به دیدار خانواده سلطنتی اسیر ایرانی رفتند ، سی سی گامبیس برای تمنا به خاطر گذشتن از جانش ، به اشتباه رو به هفستیون زانو زد چرا که هفستیون قد بلند تر بود و هر دو مرد جوان لباس های یکسانی پوشیده بودند . وی وقتی متوجه شد اشتباه کرده ، به شدت شرمگین شد ، اما اسکندر با گفتن « مادر شما اشتباه نکردید ؛ این مرد هم اسکندر است » وی را مطمئن کرد .
در نبرد گوگمل ، سی سی گامبیس و خانواده اش در کاروان بارها واقع در پشت سپاه اسکندر نگه داشته شده بودند . گفته میشود زمانی که سواره نظام سکایی سپاه ایران نیرو های اسکندر را برای رسیدن به آن ها شکست، او از خوشحالی دربارهٔ پیروزی اولیه ایرانیان ، خودداری کرد . بعد از کشته شدن داریوش اندکی بعد از شکست در گوگمل ، اسکندر جنازه او را برای سی سی گامبیس ، مادرش فرستاد ، تا وی بتواند برای پسرش مراسم خاکسپاری عزتمندانه ای انجام دهد .
در حالی که اسکندر فتوحات خود را تا به هند ادامه میداد ، سی سی گامبیس در شوش نزد مربیان ماند تا وی و خانواده اش زبان یونانی بیاموزند . اسکندر بعد از بازگشت در سال ۳۲۴ پیش از میلاد ، با نوه سی سی گامبیس به نام استاتیرای سوم پیمان زناشویی بست ، این اتفاق مهمترین رخداد ازدواج دسته جمعی شوش بود که در آن خواهر استاتیرا به نام دریپهتیس نیز به همسری هفستیون درآمد .
« مرگ سی سی گامبیس »
با گذشت حدود یک سال از مراسم عروسی ، هفستیون و اسکندر هر دو به صورت ناگهانی با فاصله هشت ماه درگذشتند . سی سی گامبیس با شنیدن خبر مرگ اسکندر ، غرق در درد و غم و ناامیدی از سرنوشتی که بر سر خانواده اش آمده بود ، خود را در اتاقش حبس و از خوردن غذا خودداری میکرد . گفته میشود او چهار روز بعد از غصه و گرسنگی در سال ۳۲۴ پیش از میلاد از دنیا رفت .