وهرز دیلمی

2 833

پرسش های کوتاه:

وهرز دیلمی یکی از سرداران ایرانی بود که به دستور خسرو انوشیروان یمن را تصرف کرد و به عنوان شاه یمن بر تخت نشست.

در زمان پادشاهی خسرو یکم ساسانی، انوشیروان دادگر، در سال 576 میلادی سرزمین یمن زیر نفوذ مستقیم ایرانیان درآمد و جزوی از خاک ایران شد. سرزمین یمن توسط وهرز سردار ایرانی ضمیمه خاک ایران ساسانی شد.

درسال های ۵۷۰ و ۵۷۵ میلادی حبشیان که مسیحی مذهب بودند به بمن حمله برده و آن را به تصرف درآوردند و شاهزاده یمن سیف بن ذی یزن به دربار ایران پناهنده شد و خسرو انوشیروان وهرز را با سپاهی کوچک از ایرانیان به یمن فرستاد و یمانیان با کمک سپاه ایران و وهرز یمن را تصرف کردند و در سال ۵۷۶ میلادی وهریز به دستور مستقیم خسرو انوشیروان به فرمانروایی آن کشور انتخاب شد.

درسال های ۵۷۰ و ۵۷۵ میلادی مردم حبشه که دین مسیحی را پذیرفته بودند به یمن حمله برده و آن را به تصرف درآوردند و قصد آنان این بود که مکه را از رونق انداخته و شهر صنعا را مرکز حج اعراب قرار دهند. شاهزاده یمن سیف بن ذی یزن از آنان شکست خورد و به دربار ایران پناهنده شد.

خسرو انوشیروان که پادشاهی با درایت بود از اهمیت این موضوع و نفوذ غیر مستقیم امپراتوری روم در عربستان (با توجه به هم کیشی با حبشیان) آگاهی یافت و وهرز فرمانده دیلمی را با سپاهی کوچک از ایرانیان به یمن فرستاد و یمانیان با کمک سپاه ایران و وهرز یمن را تصرف کردند و در سال ۵۷۶ میلادی وهریز به دستور مستقیم خسرو انوشیروان به فرمانروایی آن کشور انتخاب شد.
تصرف یمن باعث شد ایرانیان بر راه های دریایی دریای سرخ و اقیانوس هند مسلط شوند. این موضوع از لحاظ بازرگانی دریایی به نقاط دورآن دوران اهمیت فراوانی داشت.

سیف بن ذی یزن شاهزاده یمن پس از شکست از حبشیان تحت حمایت روم در سال 570 میلادی به دربار ایران ساسانی و کاخ خسرو انوشیروان پناه برد. او از خسرو انوشیروان درخواست کمک برای باز پس گیری حکومتش کرد و خسرو انوشیروان با هوش سرشاری که داشت به او کمک کرد تا یمن را باز پس گیرد و از آن پس سرزمین یمن در جنوب عربستان زیر نفوذ مستقیم ساسانیان اداره میشد.

از زمان خسرو یکم ساسانی، انوشیروان دادگر سرزمین یمن جزو امپراتوری ایران به حساب می آمد و مستقیما فرماندار آنجا از دربار ایران انتخاب می شد. پس از مرگ خسرو پرویز، سرزمین یمن توسط اعراب مسلمان تسخیر شد.

بیوگرافی وهرز
بویه که با لقب وهریز یا وهرز در تاریخ ایران شناخته شده است، یک فرمانده ایرانی اهل دیلم (سرزمین طبرستان) بود که در سال ۵۷۰ میلادی به فرماندهی ارتش کوچکی از ایرانیان در زمان شاهنشاهی خسرو یک ساسانی، انوشیروان دادگر، یمن را فتح کرده و آن سرزمین را ضمیمه شاهنشاهی ایران ساسانی  کرد. او سپس و سیف بن ذی یزن شاهزاده یمنی را به تخت پادشاهی یمن نشاند. در تاریخ نام و نیای وی با اختلافاتی بسیاری نوشته شده‌است. 

دلیل فتح یمن توسط وهرز
در سال ۵۷۰ میلادی سپاه سرزمین حبشه به فرماندهی ابرهه بنای حمله را به سرزمین یمن گذاشتند. دلیل حمله آنان این بود که مکه را از شهرت انداخته و شهر صنعا را جایگزین آن کنند. مردم یمن سیف بن ذی یزن را به دربار ایران و انوشیروان، که همیشه روابط حسنه ای داشتند، فرستادند و از انوشیروان برای کمک به یمن و بیرون راندن حبشیان یاری خواستند. انوشیروان که دوری راه و همچنین ناشناخته بودن آن سرزمین آگاهی داشت با مهتران  خود مشورت کرد و آنان گفتند در زندان ها گروهی از بزهکاران هستند که از آنها میتوان به عنوان یک سپاه کوچک و زبده استفاده کرد، اگر کشته شوند، زیانی نرسد و اگر پیروز شوند، کشوری را به دست آورده‌ ایم. خسرو  گفت که این این رای.   تعداد ۸۰۰  زندانی محکوم به مرگ را به سرداری وهرز دیلمی با هشت کشتی جنگی به سرزمین یمن فرستاد.

ورود به یمن
وهرز پس از رسیدن به یمن بلافاصله دستور داد تا کشتی ها را بسوزانند تا کسی از زندانیان امیدی به بازگشت نداشته باشد. (در راه 2 کشتی از 8 کشتی غرق شد و وهرز 600 تن وارد یمن شد) حبشیان با دیدن سپاه کوچک ایرانی با توجه به قلت نفرات اعتنایی به ایشان نکردند ولی وقتی مردم یمن به به سپاه ایران پیوستند تعداد آنان به بیش از 50 هزار تن رسید و توانستند حبشیان را شکست داده و تا خود حبشه آنان را دنبال کنند.
بدین ترتیب سیف بن ذی یزن پادشاه یمن شد و پذیرفت که سالانه خراج به دربار ایران بپردازد.

فتح دوباره یمن
چندی نگذشت که چند تن از حبشیان که در کاخ سیف خدمت میکردند او را کشتند. وهرز سردار دیلمی دوباره از سوی انوشیروان مأمور شد که فتنهٔ یمن را فرو نشاند و خود او بر جای سیف بن ذی یزن بر تخت یمن بنشیند. بدین ترتیب تا زمان ظهور اسلام در عربستان و شکست ارتش ایران از ایشان، سرزمین یمن و مردم یمن از حکرانان ایرانی تبعیت میکردند.

سرانجام وهرز
وهرز پس از فتح دوباره یمن درآنجا به عنوان پادشاه تا پایان عمر باقی ماند و پس از مرگ وی جانشینان وی به ترتیب زیر بودند.

  • ولیسجان
  • حرزادان شهر
  • نوشجان
  • مَرزوان (مرزبان)
  • خرخسرو
  • بادان بن ساسان الجرون
  • دادویه

سرچشمه
زرینکوب – دو قرن سکوت

0 0 رای ها
رأی دهی به این نوشته
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
52
0
اندیشه خود را به یادگار بگذارید!x