پوراندخت نخستین پادشاه زن جهان

28 10,302

پوراندخت یا بوراندخت یا بوران ملکهٔ ایران و دختر خسرو پرویز بود. پوراندخت نخستین پادشاه زن دنیا به شمار می آید که افتخاری برای تاریخ ایران باستان است. بوران یا پوران در تاریخ ۱۷ ژوئن سال ۶۲۹ میلادی بر تخت سلطنت ساسانیان نشست و بنا بر آداب شاهنشاهی ایران ساسانی و رعایت امور دینی انجام پذیرفت و در تیسفون جشن بسیار باشکوهی برپا ساختند که در آن تمامی بزرگان کشور حضور پیدا کردند و تاج کیانی را بر سر پوراندخت گذاشتند و پوراندخت رسما بر تخت نشست.

سلطنت پوراندخت در ۱۶ ژوئن سال۶۳۰ میلادی پایان یافت. به گزارش سبئوس، وی در بهار سال ۶۳۰ میلادی پس از آن که فرخان یا همان شهربراز به دست فرخ هرمزد کشته شد بر تخت نشست. در واقع پوران بیوه قباد دوم یا همان شیرویه بوده است. پادشاهی پوراندخت دو دوره می باشد که وی پس از نشستن بر تخت شاهی در سال 630 میلادی بر کنار می شود و شاپور شهربراز بر تخت می نشیند و بار دیگر پس از پس از برکناری آذرمیدخت خواهرش بار دیگر بر تخت می نشیند.
به گفته فردوسی بزرگ پوراندخت 6 ماه بوده است ولی دیگر مورخان همچون سبئوس پادشاهی پوراندخت را 2 سال می داند و یا برخی دیگر همچون بعلمی پادشاهی او را یک سال و چهار ماه نوشته است. پوراندخت در سال 631 میلادی به دست بزرگان کشور در اتاقش توسط بالش خفه شده بود ولی به گفته فردوسی بزرگ او به علت بیماری درگذشته است.

چو شش ماه بگذشت بر کار اوی      ببند ناگهان کژ پرگار اوی
به یک هفته بیمار گشت و بمرد        ابا خویشتن نام نیکی ببرد

به گزارش طبری پوراندخت با همکاری فرخ هرمزد (شاهزاده آذرآبادگانی، پدر رستم فرخزاد) به پادشاهی رسید و پس از رسیدن به پادشاهی در اولین اقدام خود فرخ هرمزد را به وزیری خویش برگزید. پوراندخت پس از رسیدن به پادشاهی اعلام کرد که ضعیفان را توانگر خواهد کرد و کسی در زمان سلطنت او مستمند نخواهد ماند و کشور را به آرامش سال های دور خواهد رساند و قدرت از دست رفته ساسانیان را دوباره به آن خاندان برخواهد گرداند. پوراندخت به تقلید از خسروپرویز بر روی سکه هایش در طرفی تصویر خود و در طرفی دیگر یک مناسبت مهم را حک کرد. (بازگرداننده نژاد خدایان، اشاره به بازگرداندن چلیپای مسیح به روم) که این خود نشان ازین دارد که وی همواره تمایل به دوستی با امپراتوری روم داشته است چرا که پدر پوراندخت خسرو پرویز و مادر وی ماریا (مریم) دختر قیصر روم موریس بود و در واقع خود او یکی شاهزاده رومی/ساسانی به شمار می رفت. او حتی برای پیامبر اسلام (ص) نیز هدایایی فرستاد و آن حضرت نیز هدایا را پذیرفت.

مبادا زگیتی کسی مستمند       که از درد او بر من آید گزند
زکشور کنم دور بدخواه را           بر آیین شاهان کنم گاه را

از دیگر اقدامات پوراندخت فرستادن هیئت بزرگی به امپراتوری روم و قسطنطنیه بود تا ایران را با روم آشتی دهند که این امر مربوط به برگرداندن چلیپای مسیح به امپراتوری روم و هراکلیوس بود که شیرویه آن را استرداد کرده بود. به گفته فردوسی پوراندخت پیروز یکی از بزرگان ایرانی را که در همکاری با شهربراز، اردشیر سوم را به قتل رسانده بود دستگیر کرده و به سزای اعمالش رساند.

چهره پوراندخت یا بوران
همانطور که گفته شد بنا به استناد بر شاهنامه دوران پادشاهی بوران 6 ماه است ولی با توجه به سکه های یافت شده که در سال اول و دوم ضرب شده‌اند و نشان میدهند او بیشتر از یک سال سلطنت کرده است و یا شاید فردوسی مدت پادشاهی وی را در دوره دوم 6 ماه نوشته است؟!

سکه پوراندخت
سکه پوراندخت

از روی سکه های وی می توان چهرهٔ پوراندخت را بازسازی کرد. این سکه‌ ها شبیه به سکه های پدرش یعنی خسروپرویز است. علی رغم کمیاب بودن سکه های وی، ولی این نکته را میتوان گفت که هنرمندان در کنده کاری سکه ها شباهت وی را مراعات کرده و زیبایی وی را تا حد ممکن نشان داده اند. اندازه سکه‌ های در اندازه سکه های معمول آن زمان یعنی 3 سانتی متر است و جنس آن از نقره می باشد.

در یک سوی سکه های وی تصویر نیم‌ تنه و نیم رخ بوران‌ دخت با صورتی بسیار زیبا، نگاهی گیرا و گونه‌ای برآمده دارد. پوراندخت با گیسوانی مجعد که بر یک طرف صورت و سینه و بر پشت سر افتاده است و بر گیسوان وی گل هایی از جنس جواهرات نصب شده است. با بررسی بیشتر این سکه ها به تاج بسیار باشکوهی که حاشیه پایین آن با یک خط و لبه آن با دو ردیف جواهر تزئین شده است. در میان دو ردیف لبهٔ تاج جواهرات بسیار نصب شده و بر بالای این لبه، سه تکه گل از جنس جواهر نصب است. در بالای تاج وی دو بال زیبا و زرین ساخته شده که همچون ماه و گویی مرصع همچون خورشید را در میان گرفته است. در دو طرف تاج وی از مقابل هلال ماه و یک ستاره و در پشت تاج نیز ستاره‌ای قرار دارد. در مقابل چهره وی و در پشت سر به خط پهلوی حک شده: «بوران یا بورانو» و همچنین واژه «فره‌ افزوت» یا «فره‌ افزون» حک شده است.

دوران پادشاهی پوراندخت یکی از سخت‌ ترین و تاریک ترین دوران ساسانیان است. اگرچه امپراتوری ساسانی در ظاهر همان امپراتوری سرسخت و قدرتمند بود ولی در داخل درگیر کشمکش های بزرگی بود و هم اینکه در آن زمان اعراب تاخت و تاز های خود را به مرزهای ایران آغاز کرده بودند چرا که خبرچینان خبر نزد ابوبکر برده بودند که ایرانیان دشمنان بزرگ اعراب زنی را به پادشاهی برگزیده اند که این امر در نظر ایشان پیروزی قبل جنگ بود و به آنان امید پیروزی می داد.
به گفته مورخان پوراندخت بسیار دادگر و کاردان بود و اگر پادشاهی او مصادف با کشمکش های داخلی ایران نمی شد چه بسا می توانست ایران را از خطر سقوط نجات دهد ولی همان گونه گفته شد بزرگان او را مخفیانه در سال 631 میلادی به قتل رساندند.

4.2 5 رای ها
رأی دهی به این نوشته
اشتراک در
اطلاع از
guest
28 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
2
0
اندیشه خود را به یادگار بگذارید!x