سردار ایرانی فرخان بزرگ ( ۷۱۲–۷۲۸ میلادی) فرمانروای مستقل طبرستان و سلسله گاوباریان در اوایل قرن هشتم تا زمان مرگش در سال ۷۲۸ میلادی بود. او از قلمرو خود در برابر خلافت اموی حفظ کرد. به او القاب اسپادباد، پاداشوارگرشاه و گیلگیلان را به خود اختصاص داد و شهر ساری ایران و شهر اسپهدبان به دست او تأسیس شد و پایتخت خود را به آنجا منتقل کرد. او همچنین بخش اعظم سلطنت خود را به مبارزه با اشراف دابوی گذراند که در این جنگ موفق بود و فرخان در سال 728 با جانشینی پسرش دادمهر اسپهبد طبرستان درگذشت.
فرخان بزرگ و علاقه اش به ساسانیان و دین زرتشت
فرخان به آیین و رسم شاهان ساسانیان بر تخت شاهی نشست و همانند زمان شاهان ساسانی سخن میگفت، و خود را از اعقاب ایشان می دانست و همچنین به حاضران اجازه سخن گفتن و نظر دادن در دربار خود میداد. در زمان فرخان بزرگ همچنان آیین و رسوم دین زرتشت پا بر جا بود و آتشکده ها روشن و همانند زمان ساسانیان پابرجا بودند.
نبرد فرخان بزرگ با ترکان
همچنین معروف است که فرخان در دوران حکومت خود با ترکان همنشین بوده است. او ابتدا با آنها قرارداد صلح بسته بود که در ازای پرداخت خراج، آنان از تهاجم به طبرستان دست بردارند. دو سال بعد، پس از استحکام بخشیدن به گذرگاه های طبرستان، فرخان از پرداخت خراج منصرف شد. او متعاقباً به فیروزآباد (نزدیک لافور) عقب نشینی کرد و در آنجا استحکاماتی به وجود آورد.
به زودی هجوم ترکان به وقوع پیوست، اما در شب جنگ فرخان با شبیخون شکست سنگینی بر آنان وارد کرد و تقریبا همه افراد سپاه ترک را کشت.
شورش دیلمیان
دیری نگذشت که رعایای دیلمی فرخان بر ضد او شوریدند و او را مجبور به فرار به آمل کردند و در آنجا در قلعه ای به نام فیروز خسرو پناه برد. قلعه به زودی توسط دیلمی ها محاصره شد که امیدوار بودند فرخان و پادگانش را از گرسنگی بکشند.
فرخان در اینجا دست به فکر جالبی زد و به اهالی دژ دستور داد تا گل رس را به شکل قرص نان درآورند و روی دیوارهای دژ بگذارند. دیلمیها با دیدن نانها، از این فکر که میتوانند چنین مکان مناسبی با آذوقه را از گرسنگی بکشند، دلسرد شدند و بدین ترتیب محاصره خود را برداشته و به دیلم عقب نشینی کردند.
جنگ فرخان بزرگ با اعراب
در سال 716 میلادی یزید بن المحلب والی عرب عراق و خراسان به قصد فتح طبرستان به آن سرزمین حمله کرد. او ابتدا در تلاش خود موفق بود و در حالی که دیهستان و گرگان را تصرف کرد. با این حال، فرخان به زودی دیلمی ها و گیلی ها را به خدمت گرفت و با یک استراتژِی مناسب سپاه انبوه اعراب را با سپاه کوچک خود شکست داد به طوری که تمام افرار سپاه عرب در جنگ کشته شدند.
سپس اهالی گرگان بر ضد پادگان عرب قیام کردند. متعاقباً پادگان عرب، از جمله پنجاه نفر از خانواده یزید، قتل عام شدند. یزید که گفته میشود مستاصل شده بود، با فرخان پیمانی بست و در ازای گرفتن جزیه که رسم اعراب در حمله به همه جا بود، موافقت کرد که عقبنشینی کند. سال بعد (717 میلادی)، خلیفه عمر دوم (717-720 میلادی) یزید را عزل و زندانی کرد.
مرگ فرخان بزرگ
فرخان بزرگ پس از تقریبا ۱۷ سال فرمانروایی در طبرستان در سال 728میلادی درگذشت. فرخان بزرگ دارای چهار فرزند بود:
دادمهر: فرزند بزرگ و جانشین فرخان بزرگ، که پس از او به حکومت رسید.
فرخان کوچک: پیر کوچک تر فرخان که پس از مرگ دادمهر به عنوان نایبالسلطنه اسپهبد خورشید چند سالی اسپهبد بود.
سارویه: فرزندی که فرخان بزرگ شهر ساری امروزی را به نام او و به افتخار او بنا کرد.
آذرمیدخت گرانگوشوار: تنها دختر فرخان بزرگ که با اسپهبد خورشید، برادرزادهٔ خود، ازدواج نمود.
فرخان بزرگ فرمانروایی دلیر، باهوش و خوش قلب بود که در زمان فرمانرواییش طبرستان بسیار قدرتمند می نمود و به طوری که خلفای قدرتمند عرب با داشتن سپاهیان چند صد هزار نفری جرات حمله به طبرستان را نداشتندچرا که سردار ایرانی یعنی فرخان بزرگ حاکم آن سرزمین بود. در تاریخ از اون به عنوان سردار ایرانی فرخان بزرگ یاد می شود.
سکه های فرخان بزرگ
فرخان اولین حاکم سلسله دابوی یا همان گاوباریان است که پیش از همه حاکمان این سلسله سکه هایش کشف شد. او از ضرب سکه شاه شاهان ساسانی (شاهنشاه) خسرو پرویز شاه ساسانی (ح. 590–628 میلادی) تقلید کرد، البته با تغییراتی جزئی. وزن سکه های او نیمی از سکه های ساسانی بود و حدود 2.05 گرم بود.
در جلو، فرخان تاجی بر سر دارد که دو بال به آن وصل شده است که اشاره ای به Verethragna، خدای پیروزی است. فرمانروایان بعدی، دادمهر و خورشید (740-760) به ضرب همان الگوی سکهها ادامه دادند و سرانجام والیان عباسی پس از سقوط طبرستان نیز به همان شیوه و طرح سکه ضرب کردند.
سرچشمه: Madelung 1993, صفحات. 541–544.