فرخان کوچک، اسپهبد طبرستان

0 56

فرخان کوچک (همچنین ملقب به ناشنوا) یا فرخان دوم یکی از اعضای سلسله گاوباریان بود که در قرن پس از فتح ایران توسط مسلمانان به عنوان پادشاهان مستقل بر طبرستان حکومت کردند. برادر سپهبد دادبرزمهر، فرخان بین سالهای 740/41 میلادی تا 747/48 میلادی به عنوان نایب السلطنه برادرزاده نابالغش خورشید آخرین اسپهبد طبرستان و سلسله گاوباریان، بر طبرستان حکومت کرد.

فرخان کوچک پسر کوچکتر فرخان بزرگ (متوفی حدود 728 میلادی)، اولین فرمانروای (اسپه‌باد) سلسله دابویید یا همان گاوباریان بود که سکه‌های سلطنت او شناخته شده است. بر اساس روایت سنتی، دابوییان در دهه 640 میلادی، در خلال غوغاهای فتح ایران توسط مسلمانان و فروپاشی غم انگیز امپراتوری ساسانی، خود را به عنوان حاکمان شبه مستقل طبرستان تثبیت کردند.

فرخان دوم و نقشه طبرستان

آنها فقط خراج یا به قول اعراب جزیه پرداختی و تابعیت اسمی را به خلافت عرب مدیون بودند و علیرغم تلاش های مکرر مسلمانان برای تهاجم، توانستند خودمختاری خود را با بهره برداری از مناطق غیرقابل دسترس کشورشان حفظ کنند.

با این حال، تفسیری جدیدتر از منابع توسط پورشریعتی نشان می‌دهد که فرخان بزرگ کسی بود که در دهه 670 حکومت این خاندان را بر طبرستان برقرار کرد. پس از فرخان بزرگ پسر بزرگش دادبرزمهر در سال ۷۴۰/۴۱ میلادی درگذشت. پس از او پسرش خورشید، ولی تنها شش سال داشت.

دادبرزمهر اندکی قبل از مرگش، فرخان کوچک را تا زمانی که خورشید به بلوغ رسید، نایب السلطنه منصوب کرد. فرخان عملاً برای هشت سال آینده بر طبرستان حکومت کرد، اما این امر در ضرب سکه‌های آن دوره منعکس نمی‌شود، زیرا سکه‌هایی از سال 741 به بعد صرفاً به نام خورشید ضرب شده است.

نایب‌ السلطنتی فراخان مصادف است با تلاش‌های ثبت شده دابویه برای تقویت موقعیت خود در برابر خلفای اموی. آنها از آشفتگی فتنه سوم برای شورش علیه خلیفه مروان دوم (ح. 744-750 میلادی) استفاده کردند و حتی در سال 746 سفارتی را به دربار تانگ فرستادند که او («شاه هولو بان») را به عنوان دست نشانده به رسمیت شناخت.

تحویل حکومت به خورشید
وقتی خورشید به بلوغ رسید، فرخان آماده تحویل قدرت شد، اما پسرانش مخالفت کردند و سعی کردند تاج و تخت را غصب کنند. توطئه آنها توسط یک کنیز به نام ورمجا هاراویه برملا شد. خورشید با کمک پسر عموی دیگرش به نام جوشناس موفق شد پسران فروخان را شکست داده و زندانی کند. او بعداً ورمجا هاراویه را به همسری گرفت، در حالی که به پسران جوشناس مناصب عالی در ایالت داده شد.

سرچشمه: Madelung (1993)، صفحات 541-544

0 0 رای ها
رأی دهی به این نوشته
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
اندیشه خود را به یادگار بگذارید!x