درباره امپراطور روم تراژان بیشتر بدانید

0 105

تراژان، یا مارکوس اولپیوس ترایانوس، امپراتور روم از سال 98 تا 117 پس از میلاد بود. شاید نام تراژان را در حمله تراژان به ایران شنیده باشید.

سلطنت تراژان که به عنوان یک حاکم نیکوکار شناخته می شود، به دلیل پروژه های عمومی که به نفع مردم بود مانند بهبود سیستم جاده ای فرسوده، ساخت قنات، ساخت حمام های عمومی و توسعه بندر اوستیا مورد توجه قرار گرفت.

تراژان همچنین یک ژنرال بسیار موفق بود و در سه درگیری بزرگ علیه داکی ها و در شرق پیروز شد که در نتیجه امپراتوری روم به بزرگ ترین اندازه خود تا آن تاریخ رسید.

تراژان چگونه امپراتور روم شد؟

نروا امپراتور بیمار روم، پس از فرار ایمن از شورش گارد پراتورین، شروع به زیر سوال بردن سلطنت خود کرد و به ضرورت تعیین جانشین پی برد.
نروا ( زندگی نامه نروا امپراتور روم ) بدون داشتن فرزندی از خود، تنها گزینه خود را فرزندخواندگی می دانست. انتخاب سختی نبود. او مارکوس اولپیوس ترایانوس – معروف به تراژان – فرماندار آلمان علیا را به عنوان “پسر” خود نامید.

در 28 ژانویه 98 پس از میلاد، نروا به مرگ طبیعی درگذشت و تراژان به سرعت توسط سنای روم به عنوان امپراتور معرفی شد، دومین نفر از کسانی که به عنوان پنج امپراتور خوب شناخته شدند.

بیوگرافی تراژن امپراتور روم

تراژان در 18 سپتامبر 53 پس از میلاد در ایتالیایکا (سویل) در استان روم هیسپانیا به دنیا آمد و اولین امپراتوری بود که در خارج از ایتالیا متولد شد زیرا ریشه خانواده وی در شمال ایتالیا بود.

مارکوس اولپیوس ترایانوس، امپراتور روم

او از خانواده ای با شهرت نظامی بسیار چشمگیر بود. پدرش که یک سرباز حرفه‌ای نیز به نام مارکوس اولپیوس ترایانوس بود، فرماندار بئتیکا در اسپانیا و سوریه، فرماندهی در طول جنگ یهودیان 67-68 پس از میلاد و همچنین سناتور و کنسول روم بود.

ترایان جوان در سنین پایین وارد ارتش شد و به عنوان تریبون زیر نظر پدرش در اسپانیا و فرمانده لژیون هفتم در شمال اسپانیا خدمت کرد. خوشبختانه سودمندی تراژان توسط دومیتیان (81-96 پس از میلاد) به رسمیت شناخته شد و او توانست از سلطنت وحشت امپراتور پارانوئید اجتناب کند.

در ژانویه 89 پس از میلاد، فرمانده جوان برای کمک به دومیتیان در نبرد با ساتورنینوس، فرماندار شورشی آلمان علیا، به رود راین لشکر کشید. متأسفانه او خیلی دیر رسید که نمی توانست کمکی بکند. با وجود این، دومیتیان قدردانی خود را با نامگذاری تراژان به عنوان پریتور (85 پس از میلاد) و بعداً کنسول (91 پس از میلاد) نشان داد.

تراژان فرماندار آلمان علیا می شود

پس از ترور دومیتیان در سال 96 پس از میلاد، امپراتور جدید نروا، تراژان بسیار مورد احترام را به عنوان فرماندار آلمان علیا منصوب کرد – اقدامی نسبتاً هوشمندانه توسط امپراتور زیرا حمایت لازم ارتش را برای او به همراه داشت.

اندکی پس از انتصاب در اکتبر 97 پس از میلاد، تراژان یک یادداشت دست‌نویس از نروا امپراتور وقت دریافت کرد که به او اطلاع می‌داد که فرزندخواندگی‌اش را می‌پذیرد.

اگرچه تراژان در پاسخ به نروا عجله نکرد، اما فکر کرد که لازم است مناقشات مربوط به شورش توسط گاردهای پراتوری که می خواستند قاتلان دومیتیان را مجازات کنند، حل کند.
تراژان به دنبال توطئه گران، به ویژه Casperius Aelianus – نگهبانی که شورش را مهندسی کرده بود – فرستاد تا با او در آلمان علیا ملاقات کند تا یک کمیسیون ویژه دریافت کند. به گفته مورخ دی کاسیوس ، تراژان به آنها پیشنهاد کرد که «آنها را برای هدفی به کار بگیرد و سپس آنها را از سر راهش بردارد».

تراژان مرزهای راین و دانوب را بازرسی کرد تا نه تنها در برابر داکیان محافظت کند، بلکه وفاداری بسیاری از لژیون‌هایی که هنوز به دومیتیان وفادار هستند را نیز آزمایش کند.

ورود تراژان به رم

سرانجام، در تابستان 99 پس از میلاد، او با پای پیاده وارد رم شد و در آنجا با شهروندان و سناتورها در آمیخت. پلینی جوان (61-112 بعد از میلاد) – وکیل، نویسنده و فرماندار بیتینیا – اغلب با امپراتور تراژان در موضوعات مختلف مکاتبه می کرد.

پس از مرگ نروا و امپراتور شدن تراژان، پلینی یکی از نامه‌های متعدد خود را به امپراتور جدید نوشت: «امیدوارم به وسیله‌ی امکانات خود، از هر سعادتی که شایسته سلطنت است، بهره‌مند شوید. با حساب خصوصی و عمومی، تا سلامتی و روحیه شما محکم و بی‌وقفه حفظ شود.»

گرچه تراژان رابطه بسیار خوبی با مجلس سنا داشت، اما همچنان یک فرمانروای مطلق محسوب می شد، اما نه در حد دومیتیان یا حتی نروا.

دی کاسیوس می‌نویسد: «تراژان به دلیل عدالت، شجاعت و سادگی عاداتش بسیار برجسته بود.»
تراژان به عنوان امپراتوری که هم به فکر دولت خوب و هم رفاه عمومی بود، یک سیاست داخلی عالی را ایجاد کرد – تأمین فرزندان فقرا، احیای سیستم جاده‌ای فرسوده و همچنین ساخت پل‌های جدید، قنات‌ها، حمام‌های عمومی و بندر مدرن در اوستیا در نهایت، او به سیاست سلف خود در رفع بسیاری از آسیب‌های وارده توسط دومیتیان با آزاد کردن زندانیان و یادآوری تبعیدیان ادامه داد.

هنر جنگ!

در حالی که مورخان او را به عنوان یک امپراتور متفکر معرفی کرده اند، هنر واقعی او جنگ بود (و او در آن بسیار ماهر بود).
در طول 19 سال سلطنت خود، او در سه جنگ بزرگ شرکت کرد – دو جنگ اول با داکی ها و آخرین آن در مرز های شرقی با اشکانیان.


در سال 101 پس از میلاد، تراژان رم را ترک کرد تا با داکی ها نبرد کند و به سرعت آنها را شکست داد. پس از حمله نافرجام دیگر، آنها برای قرارداد صلح درخواست دادند.

در سال 105 پس از میلاد، تراژان به شمال بازگشت تا بار دیگر با داکیان مزاحم مبارزه کند. متأسفانه برای دسبالوس(پادشاه داکیا) با نزدیک شدن تراژان و ارتش رومی او، بسیاری از متحدانش او را ترک کردند.

پس از شکست پادشاه، رومی‌ها به سمت پایتخت داکیه، سارمیزگتوسا، ادامه دادند، جایی که تمام خزانه‌های آنها تصرف شد و به روم بازگردانده شد. دسبالوس از ترس دستگیر شدن، شاید عاقلانه خودکشی کرد (سر بریده او در روم به نمایش گذاشته شد.)

تاسیس کشور رومانی

سرزمین داکیا در امپراتوری روم ذوب شد. با این حال، برای جلوگیری از هر گونه اختلال بیشتر، داکیا از بیش از نیم میلیون نفر خالی شد و استعمارگران رومی جایگزین آن شدند و آن را به “سرزمین رومیان” یا رومانی امروزی تبدیل کردند.
پس از اینکه تراژان پیروز به رم بازگشت، با برگزاری یک سری مسابقات گلادیاتوری که شامل بیش از 10000 گلادیاتور بود و باعث مرگ حداقل 11000 حیوان شد جشن گرفت.

حمله تراژان به ایران
جنگ تراژان با اشکانیان و مرگ او

برای شش سال بعد امپراتوری شاهد یک دوره صلح نسبی بود، اما در سال 114 میلادی جنگ به مرزهای شرقی رسید. در پاسخ، تراژان برای آخرین بار رم را ترک کرد و دیگر برنگشت.

جنگ زمانی آغاز شد که اشکانیان یکی از خود را بر تاج و تخت ارمنستان روم نشاندند. این “توازن ظریف قدرت” در مرزهای شرقی را برهم زد. تراژان مداخله کرد و ارمنستان استان روم شد و این آغاز حمله تراژان به ایران بود.

حمله تراژان به ایران


تراژان ارتشش به سمت شرق ادامه داد و بین النهرین از جمله تیسفون پایتخت اشکانیان را ضمیمه خود کرد. این حمله تراژان به ایران باعث خشم ایرانیان شده و ایشان را ناگزیر در جنگ با رومیان کرد.
در مقابل رومیان در زمان تراژان، امپراتوری روم اکنون بیش از هر زمان دیگری گسترش یافته است – از اسکاتلند تا دریای مازندران.

نقشه روم در زمان تراژان

در سال 117 پس از میلاد، بین‌النهرینان شورش کردند و تراژان را مجبور به عقب‌نشینی کردند و در طول نبرد، تراژان تقریباً مرده بود چرا که تیری به او اصابت کرده و او را زخمی کرد. دیو نوشت: «…دشمن، با دیدن سر خاکستری با شکوه و قیافه‌ی درخشان او، به هویت او مشکوک شد، به سوی او شلیک کرد و همچنین یک سواره نظام را در اسکورتش کشت.»

شورش در امپراتوری و مرگ تراژان

شورش در میان جمعیت یهودی در سیرنائیکا آغاز شد و به مصر و قبرس گسترش یافت. با این حال، هنگامی که مشکلات در مرز شمالی آغاز شد، تراژان ارتش خود را در سوریه ترک کرد و به رم عقب نشینی کرد.
دیو کاسیوس به نوعی نمیخواهد که مرگ تراژان را در جریان حمله تراژان به ایران قلمداد کند و چنین می نویسد:

تراژان در راه رسیدن به سلینوس در کیلیکیه بیمار شد (یک سم مشکوک). او در 9 اوت 117 پس از میلاد درگذشت. جسدش به رم بازگردانده شد و در آنجا سوزانده شد و در کوزه ای در پایه ستون بزرگ تراژان دفن شد ولی در واقع تراژان در حمله به ایران زخمی شده و در گذشت.

اقدامات تراژان امپراتور روم

خاطره تراژان برای نسل‌های بعدی در رم باقی ماند، عمدتاً به دلیل دو هدیه‌ای که به شهر داد – انجمن تراژان و ستون تراژان.
انجمن تراژان که توسط خزانه داری تسخیر شده داکیه تامین می شد، در سال 112 پس از میلاد وقف شد. جمعیت رم در زمان تراژان و نروا به بالاترین حد خود رسیده بود، نزدیک به یک میلیون.

انجمن بین کویرینال و کاپیتولین هیلز قرار داشت. در دو طرف میدان دو ساختمان شش طبقه نیمه دایره ای قرار داشت که شامل سالن های بزرگ و اتاق هایی برای دفاتر بود. در شمال انجمن یک کلیسای جدید – Basilica Ulpias – قرار داشت که دادگاه‌های حقوقی را در خود جای داده بود.

پس از مرگ تراژان، امپراتور هادریان یک دروازه بزرگ و مجسمه تراژان سوار بر ارابه شش اسبی را به آن اضافه کرد. معمار انجمن آپولودوروس دمشقی نیز پل تراژان را بر روی دانوب طراحی کرده بود – طولانی ترین پل قوسی در جهان تا زمان تخریب آن در سال 275 پس از میلاد.


ستون تراژان روم باستان

دومین هدیه تراژان، ستون تراژان، در سال 113 پس از میلاد تقدیم شد. در پایه ستون 100 فوتی تعدادی فریز وجود داشت که نبردهای او علیه داکی ها را نشان می داد.
یک راه پله مردم را به یک سکوی تماشا در بالا می برد و در قله ستون مجسمه تراژان قرار داشت.

جانشین تراژان

تراژان و همسرش بدون فرزند بودند و تراژان مانند نروا فرزندخواندگی را برای حل مشکل یک وارث انتخاب کرد. او پسر عمویش هادریان را به فرزندی پذیرفت و به عنوان جانشین خود نام برد.

با این حال، شایعاتی وجود داشت که هادریان هرگز به طور رسمی به فرزندی پذیرفته نشده است. همسر تراژان، پومپیا پلوتینا، ظاهراً برای رسمی کردن فرزندخواندگی از حیله‌ای استفاده کرد – جعل اسناد – و به این ترتیب هادریان سومین امپراتور از پنج امپراتور و همچنین دومین امپراتور از دودمان نروا-آنتونینی شد.

سرچشمه: دیو کاسیوس – تاریخ روم

0 0 رای ها
رأی دهی به این نوشته
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
اندیشه خود را به یادگار بگذارید!x