فرهاد دوم ، ششمین اشک از شاهنشاهی اشکانی بود ، که از سال ۱۳۲ پیش از میلاد تا سال ۱۲۷ پیش از میلاد سلطنت میکرد . وی پسر و جانشین مهرداد یکم بود .
از آنجا که هنگامی که به سلطنت رسید بسیار جوان بود ، مادرش رینو در ابتدا به عنوان نایب السلطنه او حکمرانی و سلطنت کرد . دوران کوتاه حکومت او عمدتاً به نبرد با امپراتوری سلوکی گذشت و او سعی در باز پس گیری سرزمین های از دست رفته قلمرو اشکانی از پادشاه آنتیوخوس هفتم را داشت . در ابتدا حمله فرهاد ناموفق بود ، اما بعده ها فرهاد موفق شد ابتکار عمل را بدست گرفته و بر نیروهای آنتیوخوس چیره شود ، به این صورت سلوکی‌ها در نبرد کشته یا اسیر شدند . فرهاد دوم بعد از آن به سمت شرق شتافت تا حمله قبایل کوچ نشین سکایی و یوئه‌چی را دفع کند ، وی موفق شد آنها را شکست دهد .
فرهاد دوم سرانجام در سال ۱۲۹ پیش از میلاد آنتیوخوس هفتم را شکست داد .
وی در ۱۴۷ پیش از میلاد زاده شد .
پیش از او مهرداد یکم و پس از او عمویش ، اردوان یکم به عنوان فرمانروای سلسله اشکانی بر تخت سلطنت نشست .
وی از دودمان اشکانیان و دارای دین و مذهب مزدیسنا بود .
فرهاد دوم یک همسر با نام لائودیکه داشت .
وی را با القاب شاه شاهان ، یونانی دوست و شاه سرزمین ها نیز می نامیدند .
« فرهاد دوم و سلوکیان »
آنتیوخوس هفتم برادر دیمتریوس دوم در نبود او سوریه را اشغال کرد و بر آن بود که به ایران حمله و آن را نیز فتح کند . در آغاز پیشروی چشمگیری نصیب آنتیوخوس هفتم شد و مردم ایران نیز بر فرهاد شوریدند ، عرصه آن چنان بر او تنگ شد که ناچاراً به حکومت بر سرزمین پارت که برای او باقی مانده بود ، اکتفا کرد .
فرهاد خواستار صلح و آشتی با سلوکیان شد ، اما شرایط شاه سلوکی بسیار سنگین و سخت بود . به این ترتیب فرهاد می‌بایست به مملکت پارت بسنده کند و باج سنگینی نیز به سلوکیان بپردازد .
فرهاد برای به وجود آوردن نبرد خانگی در سوریه ، دمتریوس را که به وسیله پدرش مهرداد اسیر شده و در زندان بود ، آزاد کرد تا میان دو برادر نبرد صورت گیرد . ظلم و ستم سلوکیان بر مردمان باعث شد که افراد تحت ظلم به سمت فرهاد گرویدند .
آنتیوخوس برای گرفتن انتقام شکست ها و اسارت خود با سپاهی گران و عظیم به ایران آمد ، اما فرهاد به او فرصت نداد ، ناگهان بر او تاخت و در هنگام نبرد پادشاه سلوکی به قتل رسید . از این پس سلوکیان دیگر به خود اجازه تجاوز به حریم ایران را ندادند . فروپاشی و نابودی کامل حکومت سلوکی از همین زمان شروع گردید .
« سکاها »
بعد از این پیروزی فرهاد مدتی در آرامش و آسودگی به سر برد ، ولی این آسودگی زیاد دوام نیاورد و وی با مشکلات جدیدی روبرو شد .
فرهاد برای امنیت مرزهای شرقی ایران ، خواستار کمک و یاری از سکاها شد و با آنان عهدی بست . بر طبق این پیمان فرهاد می‌بایست در برابر یاری و کمک رساندن سکاها به سپاه پارتیان مبلغی به آنان بپردازد .
منابع تاریخی این گونه بیان کرده اند که فرهاد دوم موفق شد بدون یاری و کمک سکاها بر مشکلات فائق آید و از آنجایی که مبلغ تعهد شده به آنها بسیار سنگین و گزاف بود ، وی از پرداختن آن خودداری کرد .
سکاهای غربی با توجه به خوی تهاجمی خود در راه بازگشت ، به سرزمین پارت غربی حمله کردند و به قتل و غارت پرداختند و آنجا را تصرف کردند . فرهاد برای دفع تجاوزات سکاهای غربی با آنان وارد جنگ و نبرد شد و گیمر را به پست حاکمیت نواحی غرب پارت منسوب کرد .
یونانیانِ سپاه فرهاد دوم که نقش پیاده نظام را داشتند به او خیانت کردند و به سکاها پیوستند و فرهاد دوم و اردوان دوم را در همان جنگ به قتل رسانند .
« مرگ فرهاد دوم »
وی در سال ۱۲۷ پیش از میلاد درگذشت .
عکس فوق نگاره ای از سکه ی فرهاد دوم ، شاهنشاه اشکانی میباشد .
