شروع جنگ ساسانیان با اعراب

0 1,019

پس از جنگ های بسیار در مناطق مختلف عربستان که موجب شد تمام قسمت های حجاز به تصرف یاران پیامبر (ص) دربیاید، پیامبر اسلام برای گسترش اسلام تصمیم گرفت دعوت خود را در سراسر عربستان انتشار دهد و تمام قبایل عرب را متحد کند. اما انجام این مقاصد با مشکلات فراوانی رو به رو بود: امپراتوری قدرتمند روم متصرفات خود را تا شمال غربی عربستان گسترش داده بود و دژ ها و اقلاع مستحکمی در مرزهای آن مناطق بنا کرده بود و اما از طرفی دیگر امپراتوری ایران متصرفات خود را تا جنوب غربی عربستان رسانده بود. همچنین سراسر بین النهرین و شهرهای اطراف رود دل ایران زمین (رود فرات) در دست امپراتوری ایران بود. از طرفی شهرهای مهمی همچون دمشق و اورشلیم زیر سلطه مسقیم بیزانس قرار داشت. این بدان معنی بود که اگر پیامبر اسلام و جانشینانش می خواستند که اسلام را تا آن مناطق گسترش دهند خود را در مقابل دو امپراتوری قدرتمند و یکه تازان جهان باستان یعنی ایران و روم می دیدند و نتیجه این عمل چیزی جز جنگ با ارتش های پیشرفته و نیرومند این دو امپراتوری نبود.

مناطق مذکور گرچه متعلق به عربستان نبودند ولی نژاد مردم آن عرب بود و مسلمانان به خاطر همین موضوع می خواستند هر طور شده آن مناطق را تصرف کنند. از طرفی اکثر مردم بین النهرین مسیحی بودند و ایرانیان زرتشتی به سبب درگیری های چند صد ساله با روم مسیحی، نظر خوبی نسبت به مسیحیان نداشتند و اکثر مواقع هنگام درگیری ها از یهودیان منطقه هواداری می کردند. همین امر بعد ها کمک زیادی به اعراب در همگام حمله به بین النهرین کرد، گرچه یهودیان طرفدار پرباقرص ایران بودند ولی تعداد کم یهودیان قابل مقایسه با مسیحیان نبود!

پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) این اقدامات به تاخیر افتاد تا آنکه ابوبکر به خلافت رسید. ابوبکر در صدد اجرای این نقشه ها برآمد. اما ابوبکر چنان از امپراتوری ایران وحشت داشت که نمی توانست تصمیم درستی در این باره بگیرد. دلیل وحشت ابوبکر از ارتش ایران آوازۀ لشکرکشی خسرو دوم (خسرو پرویز) به امپراتوری روم بود که در آن دوران ارتش ایران در بیش از 10 جنگ بزرگ ارتش روم را به زانو در آورد و در کمتر از 15 سال تمام متصرفات روم را در آسیا و آفریقا را درنورید. ولی از طرفی خبرهایی از ضعف امپراتوری ایران و کشته شدن پی در پی شاهان به دست درباریان و شورش مردم به گوش ابوبکر می رسید و همین اخبار بود که نوید پیروزی می داد. در همان سال آذرمیدُخت بر تخت ایران نشست و خبرچینان مسلمانان خبرهای تازه ای از نابسامانی در دربار ایران را به گوش خلیفه مسلمانان رساندند و همین امر باعث می شد که ابوبکر در حمله به ایران مصمم تر شود. از طرفی دیگر شکست ارتش ایران در جنگ به ظاهر بی اهمیت ذوقار که چنان انعکاس بزرگی در عربستان داشت که اعراب چندین شبانه روز به خاطر این پیروزی جشن گرفتند و ان روز یعنی روز شکست ایران در جنگ ذوقار تبدیل به حماسه ای برای اعراب شد. ولی با همۀ این اوضاع باز هم اعراب از ارتش ساسانی وحشت فراوان داشتند و همین امر آنان را از نزدیک شدن به مرزهای ایران وا می داشت.

در بهار سال 11 هجری، فردی به نام مثنی ابن حارثه که پیش از این یکی از کفار عرب بود، به مدینه آمد و در حضور خلیفه مسلمانان اسلام را قبول کرد، او با برشمردن ضعف های ایران و ایجاد دو دستگی بین شاهزادگان ایرانی از ابوبکر درخواست کرد تا سپاه بزرگی در اختیار وی قرار دهد تا او به مرزهای ایران حمله کند، و مقدمات جنگ با ایران را آماده کند. ابوبکر که در صدد چنین فرصتی بود پیشنهاد مثنی را قبول کرد و و بدین منظور سردار خویش یعنی خالد بن ولید را با وی همراه کرد و بدین ترتیب جنگ رسمی بین امپراتوری ایران و مسلمانان آغاز شد.

3 2 رای ها
رأی دهی به این نوشته
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
2
0
اندیشه خود را به یادگار بگذارید!x