در این پست به تعبیر خواب یزدگرد سوم و خواب عجیب او در سال های پایانی عمر سلسله ساسانی میپردازیم.
پس از شکست های وحشت ناک ایرانیان و ارتش ساسانی از سپاه تازیان که به طور غیر منظره ای نوظهور بودند، بیشتر شهرهای ایران به دست اعراب گشوده شد.
اعراب حتی ارتش روم را نیز شکست دادند و جای هیچ گونه بحثی باقی نگذاشتند که کسی جلودار ایشان نخواهد بود.
و اما یزدگرد سوم که آواره شده بود از شهری به شهری دیگر میرفت تا بتواند سپاهی آماده کرده و جلوی اعراب را بگیرد.
از بخت بد یزدگرد سوم هیچ کسی به یاری او دست نیازید و او که در مرو به ماهوی سوری پناه برده بود در آسیابانی به دستور ماهوی بدبخت کشته شد.
غرور زخمی
و اما خواب یزدگرد: هنگامی که یزدگرد در آسیابان به خواب رفته بود خواب عجیبی دید که معنای بسیار واضح و حشت ناکی داشت.
غرور زخمی یزدگرد در نهان می داند که او مسئول حفاظت از مردم است که او را ترک کرد و نادیده گرفت. یزدگرد اعتراف می کند: «با مرگ یک شاه، یک ملت تمام خواهد مرد»
یا در جای دیگر می فرماید: «پادشاه سر است و کشور و مردم تن.
تعبیر خواب یزدگرد سوم
کابوس او به این صورت بود: «من پا برهنه در بیابانی متروک بودم که در آن خار و علف وجود نداشت و فقط شمشیر بود.
کابوس او به معنای مرگ و نابودی به عنوان سرنوشت نهایی ایران است. صحرا مخفف ایران مورد هجوم اعراب است که بوی خون و قتل می دهد. کل کابوس این حقیقت را آشکار می کند که در ناخودآگاه یزدگرد مرگ و ویرانی امری نه چندان دور بود.
او میدانست… او می دانست که چنین آینده تاریکی که در رویای او نشان داده شده بود.
تعبیر خواب یزدگرد سوم دقیقا درست بود چرا که سراسر ایران به دست اعراب سقوط کرد و خود یزدگرد نیز همانند بیشتر افسران و سربازان ساسانی و حتی مردم، کشته شد.
سرچشمه: تاریخ پارسی