داستان آذرمیدخت و فرخ هرمزد

3 1,084

در سال شوم 630 میلادی که ایران ساسانی فرو پاشی خود را آغاز کرده بود، آذرمیدخت پس از آنکه شهربراز (شهربراز یا همان فرخان توسط فرخ هرمزد سپه سالار ایران با پرتاب نیزه ای کشته شد) و پس از برکناری پوراندخت و شاپور شهربراز بر تخت نشست. فرخ هرمزد در واقع یکی از اشراف زادگان ساسانی به شمار می رفت که از خاندان اسپهبدان بود (فراکسیون پهلو) در واقع بر تخت نشستن آذرمیدخت با کمک فرخ هرمزد بود چرا که این سردار پس از کشته شدن شهربراز در مجلس و همچنین تلاش های او در مجلس فراکسیون برای برکناری شاپور شهروراز و همچنین حمایت های او از آذرمیدخت بود که او توانست بر تخت شاهی بنشیند. (خود آذرمیدخت از طرف مادر بزرگ به خاندان اسپهبدان مرتبط می شد.)

پوراندخت پس از جلوس بر تخت شاهی به امور کشوری سر و سامان داد و با هراکلیوس قیصر روم رابطه دوستی برقرار کرد.در این زمان فرخ هرمزد رهبر فراکسیون پهلو بود و آذرمیدخت رهبر فراکسیوس پارسی. فرخ هرمزد برای پیوند دادن این دو فراکسیوس از آذرمیدخت خواستگاری کرد. ولی آز آنجایی که آذرمیدخت خود را شاهزاده و پادشاه کنونی می دانست، از درخواست فرخ هرمزد بر آشفت و از آنجایی که به طور آشکار نمی توانست این درخواست را رد کند، از وی مهلت اندیشیدن خواست. شاید اگر آذرمیدخت با کنار گذاشتن غرور بیجای خود این درخواست را که صرفا جنبه سیاسی داشت می پذیرفت، وضع ساسانیان در آن دوره به گونه ای دیگر رقم میخورد.

آذرمیدخت که در واقع نمی خواست که با فرخ هرمزد ازدواج بکند به طور پنهانی از سیاوخش (نوه بهرام چوبینه) یکی از سرداران نامی ایران در آن زمان، خواست که فرخ هرمزد را به قتل برساند. سیاوخش نیز چنین کرد. با کشته شدن فرخ هرمزد بار دیگر دو دستگی بین فراکسیوس ها درگرفت و کشور بیش از پیش آشفته گشت. از طرفی دیگر فرزندان فرخ هرمزد به خونخواهی پدر به تیسفون لشکر کشیدند.

فرخ هرمزد دارای دو پسر به نام های رستم فرخزاد رازی و خره زاد فرخزاد بود. رستم فرخزاد در این زمان سپهسالار سپاه خراسان بود که پس از آگاهی از قتل پدر، با لشکر خراسان به تیسفون لشکر کشید.

آذرمیدخت با آگاهی از حرکت سپاه خراسان به خونخواهی فرخ هرمزد، چندین سپاه را به جنگ رستم فرخزاد فرستاد. ولی در همگی جنگ ها رستم فرخزاد که یکی از نوابغ جنگی آن زمان بود، پیروز شد و یا سپاهیان آذرمیدخت خود به سپاه رستم فرخزاد پیوستند. به این ترتیب بود که رستم فرخزاد به تیسپون رسید و آن را به محاصره در آورد و پس از اندک مدتی آن را تسخیر کرد.

رستم فرخزاد پس از تسخیر تیسفون در اولین اقدام خود سیاوخش، قاتل فرخ هرمزد را اعدام کرد و سپس به خونخواهی وی آذرمیدخت را نابینا ساخت و سپس پوراندخت خواهر وی را بار دیگر بر تخت نشاند. رستم فرخزاد که پس از قتل پدرش به رهبری فراکسیوس پهلو رسیده بود با تلاش های فراوان این دو فراکسیوس را با هم آشتی داده و با یکدیگر متحد کرد.

5 1 رای
رأی دهی به این نوشته
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
2
0
اندیشه خود را به یادگار بگذارید!x