اردشیر سکانشاه

0 387

اردشیرِ سکانشاه ( پارسی میانه : Ardašīr ) شاه سیستان در سده سوم میلادی در دوران حکومت اردوان اشکانی ( اشک سی‌اُم ، سی اُمین و آخرین شاه ایران از خاندان اشکانی ) و اردشیر ( بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی ) و شاپور ساسانی ( دومین شاهنشاه ایران‌ شهر از دودمان ساسانی بود که بعد از مرگ پدرش اردشیر بابکان ، مؤسس شاهنشاهی ، در ۱۲ آوریل ۲۴۰ میلادی بر تخت سلطنت نشست ) بود . کاخ قلعه خواجه در سیستان سکونتگاه و مرکز حکومت و امپراطوری وی بود . اردشیر ، شاه سکستان و دارای دین و مذهب مزدیسنا بود .

« زندگی نامه »
اردشیرِ سکانشاه شاه سکستان ( سیستان ) بود . سکه ‌هایی از وی پیدا شده که حکومت تقریباً مستقل او را بر سکستان در اواخر حکومت اشکانی به اثبات می‌ رساند . این سکه‌ های ۴ درهمی که از نوع هندوپارتی است در دسترس سکه ‌شناسان بو د، اما هیچکدام موفق نشده بودند نامی را که بر روی سکه ضرب شده به درستی بخوانند . در نهایت مک ‌داول نشان داد که این سکه‌ ها از نوع سکه‌ های هندوپارتی است و در اواخر امپراطوری اشکانی و اوایل سلطنت اردشیر بابکان ضرب شده ‌است . این استدلال از آنجا نشات میگیرد که تصویر آتشدان موجود بر پشت سکه همانند آتشدان‌ هایی است که بر پشت سکه ‌های اردشیر یکم دیده می شود . بر روی سکه تصویر نیم ‌تنه ‌ای وجود دارد که همانند تندیس واپسین شاهنشاه اشکانی است . نوشته ‌های این سکه به پارتی است و این نشان می‌ دهد که در شرق ایران ضرب شده ‌است . هنینگ ، نام شاه را بر روی سکه به صورت « زیگ » خوانده که در کتیبه کعبه زرتشت نیز از وی نام برده شده‌ است ، اما لوکونین که نمونه سالم ‌تری از این سکه را در اختیار داشت ، روی سکه را این گونه خوانده‌ است : « بغ اردشیر ، سکانشاه ، … »
در سال ۲۲۵ میلادی اردشیر بابکان ، موفق شد فرمانروایان مستقل شرق ایران را فرمانبردار و تابع خود گرداند و این چنین به نظر می ‌رسد که اردشیر سکانشاه نیز با پذیرفتن شاهنشاهی وی توانسته باشد بر تخت سلطنت و پادشاهی خود بماند . منابع اسلامی در مورد نحوه حرکت و لشکرکشی اردشیر از فارس به سوی شرق ، هم‌ داستان و هم عقیده نیستند . اینطور به نظر می‌ رسد که بعضی از شاهان شرق ایران حاضر نبودند شاهنشاهی وی را قبول کنند و به همین خاطر طبری ، از کشته شدن بسیاری در نواحی شرق ایران خبر می‌ دهد که اردشیر سر های آنان را به آتشکده آناهید فرستاد . احتمال دارد که اردشیر بابکان به جای آنها خویشان و بستگان خود را بر تخت سلطنت نشانده باشد ، و آن شاهانی که حکومت و امپراطوری وی را پذیرفته اند تاج‌ و تخت سلطنت خود را حفظ کرده‌ اند .
در سنگ ‌نوشته شاپور یکم بر کعبه زرتشت ( این کتیبه بر دیوار ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم در شهرستان مرودشت استان فارس کنده شده ‌است ، ساختمان کعبه به صورت مکعب است و بر سه ضلع آن به سه زبان پارسی میانه ، زبان پارتی و زبان یونانی کتیبه‌ هایی نگاشته‌ شده‌ است ) نام پادشاهانی که در زمان اردشیر بابکان در شرق ایران به وی ملحق شده اند عبارتند از : « سَدارَف ، شاه ابرنیک ، اردشیر شاه مرو، اردشیر شاه کرمان ، اردشیر سکانشاه »
سنگ‌ نوشته شاپور یکم بر کعبه زرتشت با فهرست کسانی که تحت قلمرو شاهِ شاهان اردشیر حکومت و حکمرانی می ‌کنند با چهار حکمران ایرانی شروع می‌ کند : « شاه ساتارُپ اپَرینَک ( یعنی ناحیه نیشابور ) ، اردشیر شاه مرو ، اردشیر شاه کرمان و اردشیر شاه سَکَس ( یعنی سَکَستان ، سیستان ) .

« کاخ »
به عقیده هرتسفلد و لوکونین کاخ قلعه خواجه واقع در کوه خواجه محل سکونت و مرکز حکومت اردشیر سکانشاه بوده ‌است . در آغاز هرتسفلد بر این عقیده و باور بود که تاریخ کوه خواجه به سده یکم میلادی می ‌رسد ، اما بعد قدمت قشر هایی از این کاخ تا زمان قرن سوم میلادی نیز ارزیابی و برآورد شد . بر روی یکی از دیوار های کاخ تصویر تاج‌ گذاری دیده می شود که شاید بتوان تندیس اردشیر سکانشاه را در آن یافت .
تاریخ دقیق تولد و مرگ اردشیر سکانشاه مشخص نیست .

3.6 5 رای ها
رأی دهی به این نوشته
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
1
0
اندیشه خود را به یادگار بگذارید!x